رشدی که بازی را تغییر می دهد: صحبت کردن

شما هرگز اولین باری که کودکتان می‌گوید "ماما" یا "بابا" را فراموش نخواهید کرد. این لحظه شیرینی است که خودش را برای همیشه در قلب‌تان ثبت می‌کند. بنابر آنچه که من شنیده‌ام این لحظه‌ای است که ما را به سال‌های نوجوانی آنها نیز پیوند می‌زند. وقتی آنها با این کلمات تقاضای پول می‌کنند و شما سعی می‌کنید تقاضایشان را نشنیده بگیرید!

وقتی پسر من شروع به صحبت کرد متوجه شدم که او واقعا مشتاق است که به صحبت کردن ادامه دهد. تلاش‌های جدید او برای گفتن کلمات به نظر من خیلی سریع بود. بعد زمانی رسید که او صحبت می‌کرد اما من تنها کسی بودم که این گفته‌های منحصر به فرد و ناشیانه او را درک می‌کردم. من از نقشم به عنوان یک مترجم برای او و جهان خارج برای ارتباط برقرار کردن لذت می‌بردم.

وقتی او در بیان کلمات تسلط کافی پیدا کرد توانست در بیان جملات هم مسلط شود. وقتی در بیان جملات نیز تسلط پیدا کرد من با موجی از سوال‌ها روبرو شدم. "چرا" یک لغت همیشه محبوب او در خانه ما بود. اگر کودکتان مثل کودک من باشد باید مطمئن باشید که بیش از آنکه فکرش را می‌کنید با این سوال مواجه می‌شوید. ممکن است این وضعیت خسته کننده باشد اما هیچ شکی وجود ندارد که مکالمات دو طرفه شما باعث می‌شود که نسبت به تک گویی‌های بدون پاسخ سال اول زندگی کودک رضایت بیشتری کسب کنید.

یک اتفاق جالب در این مکالمه‌ها زمانی رخ داد که کودک من شروع به تکرار هر چیزی می‌کرد که من می‌گفتم. منظورم واقعا همه چیزهایی است که می‌گفتم. این باعث شد که اولین بارهای جدیدی را در رشد او تجربه کنم.

مثلا اولین بار که با گفتن چیزی که نباید می‌گفت من را به دردسر انداخت یا اولین باری که ناسزا را یاد گرفت. متاسفانه به نظر می‌رسد که این اولین بارها همیشه در جمع رخ می‌دهند یعنی درست زمانی که من کمترین تمایل را به وقوعشان دارم.

به مرور با تمرین آموختم که پیش بینی کنم چه وقت این اتفاقات می‌افتند و وقتی در این مهارت مسلط شدم آموختم که به حدی بلند سرفه کنم که صدای کودکم توسط دیگران شنیده نشود.

خرید اسباب بازی فکری آموزشی کودک

بیشتر بخوانید:

تمریناتی برای افزایش توجه و تمرکز شنیداری

تاثیر بازی بر هوش و استعداد کودکان