شعر تولد یه غنچه



شعر تولد یه غنچه


دیشب دم سحر بود

گمانم یه خبر بود

توی حیاط تو باغچه

صدای خنده سر بود

یه غنچه داش وا می شد

یک گل زیبا می شد

بازم جشن تولد

تو باغچه برپا می شد

مهموناشون رسیدن

کادو هاشون و چیدن

حالا می خواستن باهم

تولد و ببینن

لحظه ی آخر رسید

کسی صدایی نشنید

تا اینکه غنچه با ناز

شکفت و دنیا رو دید

هورا کشید شاپرک

شادی می کرد سنجاقک

گفتن با هم یکصدا

تولدت مبارک






بازگشت به گروه شعر کودک  


نظرات شما درباره این مطلب :

نام :


پست الکترونیکی :


نظر شما در مورد شعر تولد یه غنچه :



سایر نظرات :

نظری ثبت نشده است.