همه چیز درباره بازی و سرگرمی



بازی همواره و در همیشه تاریخ وجود داشته است. بازی همزاد و همنشین همیشگی نوزادان، کودکان و نوجوانان بوده است. در آثار هنری کهن، اسباب بازیها یا کودکان در حال بازی و با ماسک نمایش دیده می شوند. از فیلسوفان قدیم، افلاطون و ارسطو به بازی و اهمیت آن در امر آموزش و آماده سازی شغلی توجه داشته اند. برخی دیگر از اندیشمندان عرصه علوم تربیتی از جمله کمنیوس، روسو، پستالوزی و به ویژه فروبل به بازی و استفاده از آن در امر آموزش اهمیت می دادند. شیلر بر این باور بود که انسان هنگامی به راستی انسان است که به بازی می پردازد.
بازی آینه بی زنگاری است که هزار توی وجود بازیکنان را به روشنی باز می نمایاند. تصور دنیایی بدون کودکان و کودکانی بدون بازی، اگر نگوییم نا ممکن، دست کم بسیار دشوار است. 
پرداختن به موضوع بازی فرصت مناسبی است تا یاد و خاطره روزهای کودکی دوباره مرور شوند:
 گرگم به هوا، کلاغ پر، عمو زنجیر باف، قایم موشک (قایم باشک)، بادبادک بازی، لی لی لی لی حوضک؛ یادش بخیر، صداقت پاک کودکی، قهرهای زود گذر و دوستی های لطیف و صورتی؛ آن زمین خوردن هایی که بزرگتر ها در وصفش می گفتند: " بازی اشکنک داره، سر شکستنک داره " ؛ آن سال های خوش که آسمان آبی رفیق روزهایمان بود و زمین مهربان، دشتی بزرگ برای بازی های بی انتهایمان.
بازی برای کودک منبع شادی و لذت است و با بازی های از قبیل قمار که بعضی از بزرگسالان بدان مبادرت می ورزند، تفاوت بسیاری دارد. شاید دلیل اینکه قمار را هم بازی می نامند، این است که در گذشته جنبه تفریح و سرگرمی داشته است، اما برای قمار بازان حرفه ای هرگز چنین نیست.
شاید بتوان بازی را کنش لذت بخشی نامید که انسان را از دنیای کار دور، و او را سرگرم می سازد. با این تعریف می توان شکار، ورزش و هر آنچه انسان را سرگرم می کند، بازی نامید. در دانشنامه علامه دهخدا، در توصیف بازی چنین آمده است: " هر کاری که مایه سرگرمی باشد، رفتار کودکانه و غیرجدی برای سرگرمی، کار تفریحی" . 
بازی پنج ویژگی اساسی دارد:

از درون فرد برانگیخته می شود، آزادانه انتخاب می شود، لذت بخش است، واقعیت گریز است و بازیکنان به طور فعال در آن شرکت دارند. 
تعریف بازی:
مرز بین بازی و کار کجاست؟ آیا ممکن است فعالیتی در آن واحد هم بازی باشد و هم کار؟ آیا ممکن است فعالیتی با یکی از این دو آغاز شود و به تدریج به دیگری تبدیل گردد؟ در واقع تعریف ساده ای برای بازی وجود ندارد، و مرزهای بین بازی و سایر فعالیت ها نظیر کار، کاوش و یادگیری لزوما همواره روشن نیست. با وجود این، روان شناسان عناصری معین از بازی را شناسایی کرده اند، و ما اینک از طریق بررسی برخی از این ویژگی های اساسی مورد قبول همگان، می کوشیم تا به تعریفی از بازی دست یابیم.
ویژگی های اساسی بازی:
برای اینکه بتوان فعالیتی را بازی نامید، باید دارای پنج ویژگی اساسی باشد. اول اینکه بازی دارای انگیزه درونی است. هدف آن در خودش نهفته است، و تنها به خاطر رضایت حاصل از آن صورت می پذیرد.
دومین ویژگی بازی این است که به صورت آزادانه انتخاب شود. اگر کودکان وادار شوند یا حتی با ملایمت زیر فشار قرار گیرند تا بازی کنند، ممکن است هیچگاه به فعالیت تعیین شده به چشم بازی نگاه نکنند. ببرسی ها نشان دادند اگر معلم برای شاگردانش بازی را تعیین کند، آنها به آن همچون کار می نگرند؛ در صورتی که اگر خودشان حق انتخاب داشته باشند آن گاه همان فعالیت را نوعی بازی می دانند.
سومین ویژگی اساسی بازی این است که باید خوشایند باشد. کودکان بایستی از انجام آن لذت ببرند وگرنه نمی توان آنرا به عنوان بازی در نظر گرفت. سر انجام، دشوار بتوان فعالیتی را که باعث ایجاد فشار روانی بسیار زیاد در شرکت کننده می شود، خوشایند نامید!
چهارمین ویژگی بازی، واقعیت گریزی است. به این معنی که با عنصر وانمود سازی به معنای برهم ریختن واقعیت برای انطباق با رغبت های بازیکن همراه است. این امر به ویژه در بازی های نمادین که ویژگی اصلی دوره پیش دبستانی است، مصداق دارد؛ یعنی هنگامی که کودکان مدت زیادی از وقت خود را برای آزمودن نقش های جدید و بازی کردن در صحنه های تخیلی صرف می کنند.
سرانجام اینکه بازیکن باید در بازی شرکت داشته باشد. کودک باید از لحاظ جسمانی، روانی و یا هر دو درگیر بازی باشد، نه اینکه منفعل، یا نسبت به آنچه روی می دهد، بی تفاوت باشد.
روانشناسی بازی
انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی از این نیاز است. هر فرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود، نیازمند اندیشه و تفکر است و بازی خمیر مایه این تفکر و اندیشه است. آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از فلسفه ی بازی کودکان است، بنابراین، بازی هر چه گسترده تر، پیچیده تر و اجتماعی تر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار می شود. کشف دنیای اطراف بخش دیگری از فلسفه بازی است که کودک حس کنجکاوی خود را از این طریق ارضا می کند. بازی تن و روان کودک را ایمنی می بخشد و مسؤولیتهای اجتماعی و اقتصادی را که در آینده باید بدون کشید به او می آموزد. کودک با بازی کردن موقعیتی بدست می آورد تا اعتقادات، احساسات و مشکلات خود را پیدا کند و مهارتهای زندگی را بیاموزد.\" رابرت وایت\" میگوید: «ساعات زیادی را که کودکان صرف بازی می کنند نمی توان به هیچوجه تلف شده تلقی نمود، بازی ممکن است شادی بخش باشد ولی در دوران کودکی یک کار جدی است ». بدون تردید بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب میشود. تعـــــریف بـــازی : به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت فردی یا گروهی انجام پذیرد و موجب کسب لذت و اقناع نیازهای کودک شود، بازی می گویند.
نقش بازی در رشـــد اجتماعـــی کـــودک:
موجب ارتباط کودک با محیط بیرون می شود و دنیای اجتماعی او را گسترش می دهد. موجب شکـــوفایـــی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت می شود. همکاری ، همیاری و مشارکت کــودک توسعه می یابد. با رعایت اصول و مقــــررات آشنا می شود. همانند سازی با بـــــزرگسالان را مـــــی آموزد. با مفهــــوم سلسله مــــراتب آشنا شده و آنــــرا رعایت می کند. رقابت را می آموزد و شکست را بطور واقعــــی تجربه می کند. قدرت ابراز وجود پیدا می کند و از ترس، کمرویـی و خجالت بیهوده رها می شود. حمایت از افــــراد ضعیف را مـــی آموزد. 
نقش بازی در رشــد عاطفـــی کــــودک: 
نیاز به بـــرتری جویــــی را ارضا می کند. موجب ابراز احساسات، عواطف ، ترس ها و تردیدها ، مهر و محبت ، خشم و کینه و نگرانی ها می شود. تمایل به جنگجویــی و ستیـــزه گــــری را کم می کند. « برون نگــــری» کــودک را افــزایش می دهد. نقش بـــازی در رشد جسمـــی کـــودک : مـــوجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضای مختلف بدن می شود. باعث تقویت حواس کــــودک می شود. نیـــرو و انرژی بدن را به بهتـــرین شکل مصرف می کند. کـــودک به تــوانمندی های فکـــری و بدنی خود آگاهـــی پیدا می کند. 
نقش بــــازی در رشد ذهنــــی کـــودک :
در یادگیــــری زبان نقش بسزایــــی دارد. در رشــــد هـــوشــــی کـــودک بسیار مؤثــــر است. با مفاهیــــم ساخت، فضـــا و شکــــل آشنا مـــــی شــود. رفتــارهای هـــوشمندانه کـــودک تقویت می شود. موقعیت استفاده از قوه تخیل در کـــودک به وجود می آید. زمینه بهتـــــری بـــرای تفکــــر فـــراهم می کند. انــــواع بازی هـــا: کودکان روحیات متفاوتی دارند و با توجه به ویژگیهای خود، بازیهای مختلفی را تجریه می کنند.
عواملی که در انتخاب نوع بازی کودکان دخالت دارند عبارتند از : 
تفاوتهای فردی، میزان سلامتی، سطح رشد جسمی و حرکتی، بهره هوشی، جنسیت، خلاقیت، فرهنگ خانواده و موقعیت جغرافیایی بر همین اساس بازی به انواع گوناگون تقسیم می شود:

1- بـــازی های جسمــــی : از قدیمی ترین نوع بازیهاست، به ابزار مخصوص نیازمند است ، هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی انجام می شود، برای مصرف انرژی اضافی بدن و نجات یافتن از خستگی و کسالت بسیار مفید است و رفتارهای ناآرام و پرخاشگری توأم با عصبانیت کودک را کاهش می دهد.

2- بــــازی های تقلیــــــدی :

کودک به تقلید نقش هایی می پردازد که آنها را باور کرده است. معمولاً بهترین شخصیت ها برای شروع ایفای نقش ، والدین، برادران ، خواهران و دوستان هستند. کودک از ایفای نقش آنان لذت برده و تجربه کسب می کند. در دوره ی دبستان بیشتر نقش معلمان را تقلید می کند، در حالی که در دوره ی نوجوانی از تقلید رفتار بزرگسالان دوری می کند و به تقلید رفتار همسالان می پردازد که این خود آغازی است برای هماهنگی و همسو شد با گروههای اجتماعی و ایفای نقش های واقعی زندگی.

3- بـــازی های نمایشــــی :

کودک در تقلید از بزرگترها از لباس و وسایل مخصوص آنها نیز استفاده می کند، مانند پسر کوچکی که کت پدر را به تن کرده، عینک او را به چشم می زند و یا دختر بچه ای که کفش پاشنه دار مادر را پوشیده و به زحمت راه می رود. 

4- بــــازی هـــــای نمــــادی:

زمانی که کودک دستیابی به ابزار و وسایل مورد نیاز خود را غیرممکن می بیند، نیازها و آرزوهای خود را با استفاده از وسایل نمادین و از طریق بازی بیان می کند. برای مثال بر تکه ای چوب سوار شده، این طرف و آن طرف می رود، مانند این که سوار بر اسبی شده و آن را هدایت می کند. این نوع بازی ها یکی از بهترین شیوه های بازی درمانی محسوب می شوند. 

5- بــــازی های آمــوزشـــی :

مهمترین وسیله آموزش کودک ، استفاده از وسایل بازی مناسب است، مانند مکعب های چوبی که کودک با جور کردن و دسته بندی کردن آنها می تواند با مسائل اساسی اما ساده و آسان ریاضی آشنا شود. از خانه ی کوچک اسباب بازی برای آشنا کردن کودک با واقعیت های موجود زندگی می توان استفاده کرد. بازی های آموزشی موجب تقویت حواس و رشد قوای ذهنی و اجتماعی کودک می شوند، به شرط آن که سعی کنیم کنترل اصلی بازی در اختیار کودک باشد و جهت و مسیر آن را او تعیین کند.

6- بــــازی های خلاقیتـــــی :

کودک از طریق به وجود آوردن چیزی، عقاید و احساساتش را اظهار می کند ، مانند نقاشی، موسیقی ، خمیربازی، شن بازی و یا استفاده از لغات که او را قادر می سازد تا در آینده داستان شعر و نمایشنامه بنویسد.
چند تـــوصیه بــــرای والــــدیــــن عزیز : 

1- به بازی کـــودکان اهمیت دهیم، زیرا زندگی آنها در بازی، شکل واقعی به خود می گیرد.
2- تلاش کنیم تا بازیهای کودکان متناسب با فرهنگ و ارزشهای خانواده باشد. 
3- با دقت در تفکرات خلاق و پویایی کودکان در حال بازی می توانیم با چگونگی شخصیت آنها بیشتر آشنا شویم.
4- در بازی کودکان دخالت نکنیم اما راهنما و کمک کننده خوبی باشیم.
5- با همبازی شدن با کودکان راه دوستی ها را باز کنیم و راه پنهان کاری های دوره نوجوانی را ببندیم. 
6- کاری کنیم که بازی به صورت تجربه ای لذت بخش در ذهن کودک باقی بماند. 
7- بـــرای متوقف کردن بازی از امـــر و نهی استفاده نکنیم.
8- با توجه به روحیه ی کنجکاو کودک، به گونه ای او را راهنمایی کنیم که به تفکر مثبت و اندیشه خلاق و سازنده دست یابد. 
9- مراقب باشیم که محیط بازی موجب آسیب جسمی، فکری و یا روانی نشود.
10- در انتخاب نوع بازی، به سن ، جنس و توانایی های فرزندمان توجه کنیم. 
11- نوع و مدت زمان بازی فرزندمان را طوری کنترل کنیم که از فشارهای هیجانی و روحی بیش از حد دور باشد( به ویژه بازی های رایانه ای). 
12- بـــرای انتخاب الگوهای صحیح، زمینه مناسبی را برای بازی های تقلیدی کـــودکانمان فراهم نماییم. 
13- از محدود کـــردن کـــودک در هنگام بازی بپــرهیـــزیم.
14- وسایل بازی را مناسب سن و رشد جسمی و ذهنی کودک تهیه کنیم
15- آداب اجتماعی و چگونگی رفتار با دیگران را ضمن همبازی شدن با کودکان می توانیم به صورت غیرمستقیم به آنها بیاموزیم.
16- به مطالب و نحوه ی بیان کودکان در بازی به خوبی توجه کنیم، زیرا احساسات و مشکلات زندگی واقعی آنها در بازی منعکس می شود.
17- برای انتخاب همبازی های خوب، فرزندمان را غیر مستقیم راهنمایی کنیم، زیرا رفتارهای یک همبازی خود تأثیر بسیار مثبتی در آینده ی او خواهد داشت. 
18- اگر در حضور فرزندمان با وسایل موجود در خانه برای او اسباب بازی (ماشین ، عروسک و ...) بسازیم، ارتباط عاطفی میان ما و کودکانمان تقویت خواهد شد. 
19- برای تقویت حس همکاری و مسؤولیت پذیری فرزندمان با او توافق کنیم که پس از بازی، اسباب بازی های خود را جمع کرده و سرجایش بگذارد و گرنه دفعه بعد اجازه استفاده از آنها را نخواهد داشت.
20- از فرزندمان بخواهیم که اجازه دهد تا همبازی هایش از اسباب بازی های او استفاده کنند، زیرا این کار موجب تقویت حس نوع دوستی و تسهیل در ارتباط با دیگران می شود. 
21- اسباب بازی گران قیمت ممکن است وسیله بازی مفیدی نباشد. هنگام خرید توجه داشته باشیم که اسباب بازی باید بتواند قدرت خلاقیت و سازندگی فرزندمان را رشد دهد. وسایل بازی جورکردنی، پازل ها، خمیربازی، گل رس و .... اسباب بازی های مناسبی به شمار می روند.
22- اگر کودکان در هنگام بازی با هم اختلاف پیدا کردند اجازه بدهیم خودشان مشکل را حل کنند. در صورتی که اختلاف تشدید شود فقط آنها را از هم جدا کنیم و هرگز از یکی از طرفین ، جانبداری نکیم. 
23- در محیط های بازی گروهی مثل زمین بازی کودکان در پارک ها، اجازه دهیم بچه ها با هم دوست شوند و بازی کنند، از وارد شدن به محیط بازی کودکان بپرهیزیم. 
24- از همبازی شدن کودکان با افراد بزرگتر از خود به ویژه «نوجوانان و جوانان» اکیداً جلوگیری کنیم.
25- کودکان همواره نیازمند بازی هستند، پس اسباب بازی های مناسب هر مکان را همراه خود داشته باشیم.
26- کودکان باید به مجموعه ای از بازی های جسمی، اجتماعی، عاطفی و ذهنی بپردازند. هنگامی که فقط یکی از بازی ها را انجام می دهند(مثلاً بازی های رایانه ای) از رشد اجتماعی، جسمی و عاطفی محروم شده و احتمال بروز عصبانیت و پرخاشگری در آنها افزایش می یابد. آخــــر اینکـــه : « بــازی دنیای کــــودکان است، با دنیـــای کــــودکان بازی نکنید. »

نقش بازی در کودکان
نقش بازی در کودکان جام جم-بازی در نگاه متخصصان علوم انسانی بازی نیست؛ فرایندی است که در اعتلای هوش، دانایی و شخصیت کودک نقش قطعی دارد.مدتهاست که نقش مهم بازی در کار آموزش کودکان مورد توجه قرار گرفته و به اهمیت آن در رشد، پیشرفت و یادگیری کودکان توجه شده است به اعتقاد کارشناسان بازی فرصت گرانبهایی برای یادگیری فراهم می سازد. کودکان از بازی برای افزایش علم و اطلاع خود استفاده می کنند.

بازی در حقیقت روی تمام جنبه های یادگیری کودک تاثیر مثبت می گذارد، برهوش و فراست کودک می افزاید: مهارتهای اجتماعی را در اختیار او قرار میدهد و به جنبه های احساسی، جسمانی و کلامی او اضافه می کند. بازی در عین حال زمینه جدیت، اهتمام، تصمیم گیری، حل مسایل، همکاری و ابتکار در کودک را افزایش می دهد. بازی کار نیست، حقیقی، جدی، مولد و چیزی از این دست نیست ولی کار می تواند توام با بازی شادی بخش شود. بازیگران دنیایی خلق می کنند که از آنچه ما زندگی می پنداریم حقیقی تر و جدی تر است. بازی به کودکان فرصت شناخت دنیای پیرامون را می دهد و زمینه ای فراهم می کند تا کودکان نقطه نظرها و احساسات خود را بیان نمایند. همبازی شدن با کودک به جای راهنمایی او هنگام بازی بر طول مدت بازی او می افزاید و کودک از بازی لذت بیشتری می برد.

به طور کلی بازی در رشد و تعالی کودکان اثر بسزایی دارد مقدمه بازی درمانی یکی از روشهای مؤثر در درمان مشکلات رفتاری و روانی کودکان است. بطور کلی بازی نقش مؤثری در رشد کودک دارد و در خلال بازی می‌توان به بسیاری از ویژگیها ، مسائل و رشد کودک پی برد.

بازیهای کودکان مختلف و نوع ویژگیهایی که از خود ظاهر می‌سازند تفاوتهایی با یکدیگر دارند. هر چند نوع بازیها در گروههای سنی و بچه‌های گروه سنی مشترکاتی دارد، اما نوع شرکت کودک در بازی اهمیت ویژه دارد.

بازی درمانگر در واقع از موقعیت بازی برای ایجاد ارتباط با کودک استفاده می‌کند و تلاش می‌کند به تخلیه هیجانی او و حل و فصل مشکلات او در زندگی عادی‌اش بپردازد. ویرجبینا و اسلاین از بازی درمانگران مطرح در این زمینه هستند.

اصول بازی درمانی اسکلاین در سال ۱۹۸۲ اصول پایه‌ای را برای اجرای روش بازی درمانی معرفی می‌کند و معتقد است بدون رعایت این اصول رابطه و شرایط اولیه برای بازی درمانی ایجاد نخواهد شد.

درمانگر باید به توسعه یک رابطه گرم و دوستانه با کودک بپردازد. این رابطه اهمیت شایان توجهی بر مؤثر بودن این روش خواهد شد. شاید درمانگر ناچار شود برای ایجاد چنین رابطه‌ای ویژگیهایی را در موقعیت بازی بپذیرد. همانطور که در شیوه‌های روان درمانی بزرگسالان ایجاد رابطه مفید بسیار ضروری و در واقع اساس کار است، در بازی درمانی کودکان نیز ایجاد چنین رابطه‌ای گام اول در شروع درمان است و بدون آن هیچ پیشرفت در کار درمان بوجود نخواهد آمد. درمانگر پذیرش بدون قید و شرط از کودک داشته باشد. به عبارتی کودک بدون در نظر گرفن ویژگیهای خوب و بدی که دارد یا کارهای خوب و بدی که دارد مورد پذیرش قرار بگیرد. عکس این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که درمانگر والدین یا اطرافیان به کودک چنین می‌گویند. چون این کار بد را انجام دادی دیگر دوستت ندارم، گفتن چنین مطالبی به کودک یا ایجاد شرایطی که چنین پیغامی را به کودک برساند، در کودک احساس پذیرش بدون قید و شرط را خدشه‌دار می‌سازد. کودک لازم است احساس کند او را بدون در نظر گرفتن کارهایش دوست دارند، او موجود ارزشمندی است و اگر تنبیهی اتفاق می‌افتد کاری که توسط او انجام گرفته زشت بوده و نه شخصیت او.

بر این اساس درمانگر تلاش می‌کند در طول جریان بازی درمانی چنین احساسی را در کودک زنده کند.

باید شرایط و موقعیتی حاکی از احساس آزادی برای کودک بوجود بیاید. بازی درمانگر این کار را با کنار گذاشتن روشهای محدود کننده سخت گیرانه انجام می‌دهد، تا کودک احساس آزادی کند. این آزادی ، آزادی در عمل و رفتار و همچنین آزادی در احساس را شامل می‌شود. بطوری که بتواند احساست خود را بدون احساس محدودیت ظاهر سازد. به عنوان یک مثال در یک جلسه بازی درمانی کودک چنین آزادی را احساس می‌کند که عروسک کوچکی را که نمادی از برادر کوچکتر است، مفصلا کتک بزند.

درمانگر حضور فعال و عملکرد سریعی در جریان درمان دارد. بر حسب شرایط و موقعیتهایی که پیش می‌آید رفتارهایی که از کودک سر می‌زند به موقع وارد عمل می‌شود و با مداخله مثلا تفسیر احساسات و استفاده از رفتارهای جایگزین به کودک کمک می‌کند.

درمانگر تواناییهای کودک را مهم و با اهمیت می‌شمارد و تلاش می‌کند و در فرصتهای مناسب از آنها برای حل مشکل استفاده کند. درمانگر برای این کار باید تلاش زیادی در جهت شناخت کودک و بویژه تواناییهای او انجام دهد و زیرکانه از این تواناییها به نفع کودک استفاده کند. به عبارتی به صورت فعالانه‌ای کودک را در جریان درمان شرکت می‌دهد و با تأکید بر مهارتهای او ، او را در جریان درمان بطور مسئولانه هدایت می‌کند.

در شرایطی که در جریان بازی درمانی ایجاد می‌شود بیشترین نقش اولیه را کودک ایفا می‌کند. کودک شرایط بازی را می‌سازد و بازی درمانگر به عنوان هدایت کننده و تفسیر کننده روشهای او را پیگیری می‌کند. درمانگر هیچ نوع بازی و شرایطی را برای کودک القا نمی‌کند و کودک را آزاد می‌گذارد تا به بازی بپردازد و درمانگر آن هوشیارانه بازی او را مورد بررسی قرار می‌دهد و از آن برای درمان کودک استفاده می‌کند.

درمانگر تلاش نمی‌کند که فرآیند درمان را سرعت ببخشد. بازی درمانی به صورت تدریجی ادامه و گسترش می‌یابد تا به نتیجه مورد نظر برسد.

در کنار آزادی و اختیار عمل که کودک در جریان بازی دریافت می‌دارد محدودیتهایی تنها با هدف نزدیک سازی درمان به دنیای واقعی اعمال می‌شود و توجه کودک را به مسئولیت خود و احساسات خود جلب می‌نماید. موقعیت مناسب برای بازی درمانی بازی درمانی معمولا در کلینیکهای مشاوره و درمانی که مجهز به اتاق بازی کودک هستند، انجام می‌گیرد. در این اتاقها فضای مناسب و اسباب بازیهای مناسب برای بازی قرار داده می‌شود. اما در هر حال بازی درمانی را در هر مکانی که مجهز به یکسری وسایل مورد نیاز برای بازی باشد که رفتار عمل کودک را محدود ننماید، می‌توان انجام داد.

این روش گاه در مهد کودکها و مدارس نیز ممکن است انجام شود. انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی از این نیاز است. هر فرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود، نیازمند اندیشه و تفکر است و بازی خمیر مایه این تفکر و اندیشه است. آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از فلسفه ی بازی کودکان است، بنابراین، بازی هر چه گسترده تر، پیچیده تر و اجتماعی تر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار می شود. کشف دنیای اطراف بخش دیگری از فلسفه بازی است که کودک حس کنجکاوی خود را از این طریق ارضا می کند.

بازی تن و روان کودک را ایمنی می بخشد و مسؤولیتهای اجتماعی و اقتصادی را که در آینده باید بدون کشید به او می آموزد. کودک با بازی کردن موقعیتی بدست می آورد تا اعتقادات، احساسات و مشکلات خود را پیدا کند و مهارتهای زندگی را بیاموزد.\” رابرت وایت\” میگوید: «ساعات زیادی را که کودکان صرف بازی می کنند نمی توان به هیچوجه تلف شده تلقی نمود، بازی ممکن است شادی بخش باشد ولی در دوران کودکی یک کار جدی است ». بدون تردید بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب میشود.

تعـــــریف بـــازی : به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت فردی یا گروهی انجام پذیرد و موجب کسب لذت و اقناع نیازهای کودک شود، بازی می گویند.

نقش بازی در رشـــد اجتماعـــی کـــودک: موجب ارتباط کودک با محیط بیرون می شود و دنیای اجتماعی او را گسترش می دهد. موجب شکـــوفایـــی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت می شود. همکاری ، همیاری و مشارکت کــودک توسعه می یابد. با رعایت اصول و مقــــررات آشنا می شود. همانند سازی با بـــــزرگسالان را مـــــی آموزد. با مفهــــومسلسله مــــراتب آشنا شده و آنــــرا رعایت می کند. رقابت را می آموزد و شکست را بطور واقعــــی تجربه می کند. قدرت ابراز وجود پیدا می کند و از ترس، کمرویـی و خجالت بیهوده رها می شود. حمایت از افــــراد ضعیف را مـــی آموزد.

نقش بازی در رشــد عاطفـــی کــــودک: نیاز به بـــرتری جویــــی را ارضا می کند. موجب ابراز احساسات، عواطف ، ترس ها و تردیدها ، مهر و محبت ، خشم و کینه و نگرانی ها می شود. تمایل به جنگجویــی و ستیـــزه گــــری را کم می کند. « برون نگــــری» کــودک را افــزایش می دهد.

نقش بـــازی در رشد جسمـــی کـــودک : مـــوجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضای مختلف بدن می شود. باعث تقویت حواس کــــودک می شود. نیـــرو و انرژی بدن را به بهتـــرین شکل مصرف می کند. کـــودک به تــوانمندی های فکـــری و بدنی خود آگاهـــی پیدا می کند.

عوامل مؤثر در بازی جنسیت:

دختران و پسران اوایل به یک نوع بازی علاقه نشان میدهند. اما با توجه به نگرش های فرهنگی جامعه از حدود سنین ۷ تا ۹ سالگی دختران به بازیهای آرام تر با پرخاشگری کمتر و کلامی رو می آورند و بازی های جسمانی و با پرخاشگری بیشتر در پسران افزایش می یابد.

سن: یکی از فاکتورهای مهم در بازی است. در سنین اولیه کودکان اکثراً با بدن خود بازی می کنند، کودکان ۳ تا ۵ ساله با بازیهای انفرادی سرگرم میشوند. در نوجوانی بازیهای گروهی اهمیت بیشتری میابند.

هوش: بازی کودکان باهوش از تنوع و خلاقیت بیشتری برخوردار است. همچنین بازیهای سازنده و اکتشافی در آنها بیشتر دیده میشود. افراد باهوش اغلب نقش رهبر را بر عهده میگیرند.

محیط: محیط زندگی نیز از عوامل مؤثر در بازی است. به عنوان مثال کودکان روستایی بیشتر بازیهایی دارند که در ارتباط با تقویت حواس است. در صورتی که بازی با اسباب بازی در کودکان شهری بیشتر است.

ویژگیهای مواد و ابزار مهد کودک ها و کودکستانها مواد و ابزاری که در مهد کودک ها به کار میرود باید به گونه ایی انتخاب شود که فرصتهای متعدد و گوناگون برای کسب مهارتهای مختلف توسط کودکان را فراهم کند. همچنین مربی با دقت انعطاف پذیری باید شرایط آموزشی را با نیازهای آموزشی تک تک کودکان تطبیق دهد.

آموزش خلاقیت و یادگیری اکتشافی: استفاده از انواع مکعب های بازی، قطعات اسباب بازی حیوانات و عروسکها و تشویق کودکان برای ساختن طرح های جدید و ابتکاری.

آموزش مهارتهای دستی: استفاده از دانه های مهره، پازلها، مکعبهای رنگی، دوخت و دوز و غیره که به تدریج ظریفتر میشوند.

آموزش مفاهیم مکانی: میتوان از کودک خواست تا با حرکت دست معلم به سمت راست یا چپ حرکت کند یا از طریق علائم خاص مفاهیم بالا و پایین و نظایر آن را توضیح داد.

آموزش هنرهای ابتکاری: استفاده از کاغذ، رنگ، قیچی، بریده های پارچه، خمیر بازی و نظایر آن.

آموزش مهارتهای حرکتی: پرتاب کردن اشیاء به سوی هدف، لی لی کردن و ترسیم اشکال از جمله بازیهای مناسب می باشند.

آموزش توجه و تمرکز: از بازی سایه که در آن حرکات شخص دیگر تقلید میشوند و یا راه رفتن روی یک خط مستقیم میتوان استفاده کرد.

آموزش مفاهیم ریاضی: دسته بندی کردن اشیاء، تقسیم بچه ها به گروههای مختلف و شمردن آنها از جمله روشهاست.

تخلیه عاطفی: استفاده از نمایشهای عروسکی، جعبه شن و نظایر آن مناسب است .


                                                   





بازگشت به گروه اسباب بازی و زمان بازی  


نظرات شما درباره این مطلب :

نام :


پست الکترونیکی :


نظر شما در مورد همه چیز درباره بازی و سرگرمی :



سایر نظرات :

نظری ثبت نشده است.