باید کودک اول را آماده کنیم...
خانه شما اولین اجتماعی است که رشد کودک شما در آن صورت می گیرد و برای رفتن به جامعه ای بزرگتر آماده می شود.
آمدن یک نوزاد به خانه باعث تغییراتی در خانه می شود که یکی از این تغییرات کم شدن توجه پدر و مادر از کودک اول و توجه و مراقبت دائمی از نوزاد جدید است. این موضوع معمولا برای کودک اول خوشایند و دلچسب نیست و باعث بروز حسادت های او می شود. ورود کودکی تازه وارد به خانواده برای بسیاری از کودکان، بیشتر موجب تهدید آنها است تا هیجانشان. برای کودکان کوچک یکی از سختترین بخشها این است که ناگهان تمام توجهها از او به سمت نوزاد تازه وارد جلب میشود.
کودکان در مقابل ورود نوزاد جدید واکنشهای متفاوتی نشان میدهند. مشکلات شایع آنها عبارت است از لجبازی، قشقرق به پا کردن، تحریک پذیری، رفتار خشن یا پرخاشگرانه با شیرخوار، چسبیدن به مادر و اضطراب جدایی، مشکلات مربوط به دستشویی رفتن و شب ادراری، مشکلات خواب و تغذیه، رفتارهای بچگانه مثل درخواست پستانک و شیشه شیر و یا کودکانه صحبت کردن. باید توجه داشت که کودک برای سازگاری با شرایط تازه نیاز به زمان دارد.
والدین باید به کودکی که نگران از دست دادن موقعیت خود در خانواده است بگویند که چقدر او را دوست دارند و چقدر برایشان اهمیت دارد. والدین باید در کلام به کودک بگویند: "تو برای من خاص هستی و هیچ کودک دیگری نمیتواند جای تو را بگیرد." به او یادآوری کنید که وقتی تمام مهمانها دور نوزاد جمع میشوند، دقیقا شبیه زمانی که او به دنیا آمد.
نقش کودکتان را در خانواده مستحکم کنید، به خصوص نقشجدیدش را به عنوان خواهر یا برادری بزرگتر.
زمانی که با او صحبت میکنید، کودک تازه وارد را «برادر یا خواهر کوچکت » خطاب کنید نه «فرزند جدید مامان». هر کاری که انجام میدهید، سعی کنید اول خودتان را جای کودکتان بگذارید و از نگاه او به نوزاد تازه وارد بنگرید.
فاصله بین تولد حداقل 3 و حدکثر 5 تا 7 سال است بهترین زمان برای به دنیا آوردن فرزند دوم است. اگر پایین تر از این بازه زمانی فرزند دوم متولد شود باعث بروز مشکل هایی می شود که حسادت یکی از آنهاست. کودک بالای 3 سال پخته تر است.
اگر فاصله بین تولد فرزند دوم و اول زیر 3 سال باشد باعث می شود فرزند اول از لحاظ روانی آسیب ببیند. مادر به دلیل بارداری و تولد فرزند دوم از نظر روانی، عاطفی یا حتی تغذیه نمی تواند توجه کافی به فرزند اول خود داشته باشد و قادر به ایجاد فضای مناسبی برای رشد فرزند اولش نخواهد بود.
اما گر فاصله سنی بین کودک اول و دوم بالای 3 سال باشد فرزند اول به یک پختگی و در اثر آن به شناخت بیشتری از خود رسیده است. در نتیجه این موضوع به مادر کمک می کند فرزند دوم خود را با مشکل های کمتری به دنیا بیاورد، اما باید این نکته را هم بپذیریم که حسادت یکی از موضوعات طبیعی در فرزند اول محسوب می شود که خواه ناخواه به وجود خواهد آمد .
فاصله سنی :
اگر فاصله بین تولد فرزند دوم و اول زیر 3 سال باشد باعث می شود فرزند اول از لحاظ روانی آسیب ببیند. مادر به دلیل بارداری و تولد فرزند دوم از نظر روانی، عاطفی یا حتی تغذیه نمی تواند توجه کافی به فرزند اول خود داشته باشد و قادر به ایجاد فضای مناسبی برای رشد فرزند اولش نخواهد بود.
اگر فاصله سنی بین کودک اول و دوم بالای 3 سال باشد فرزند اول به یک پختگی و در اثر آن به شناخت بیشتری از خود رسیده است. در نتیجه این موضوع به مادر کمک می کند فرزند دوم خود را با مشکل های کمتری به دنیا بیاورد، اما باید این نکته را هم بپذیریم که حسادت یکی از موضوعات طبیعی در فرزند اول محسوب می شود که خواه ناخواه به وجود خواهد آمد اما نوع رفتار والدین به خصوص مادر می تواند روی تعدیل و تقلیل این حس تاثیر داشته باشد.
کلاسی برای آمادگی فرزند اولتان، قبل از ورود فرزند دوم :
این کلاسها میتواند معرفی خوبی برای آنها باشند و باعث شود آنها راحتتر این موضوع را بپذیرند و قبول کنند، در این کلاسها کودکان 3 تا 10 سال، روش درست در آغوش گرفتن نوزاد و اطلاعاتی را درباره اسباببازیهای ایمن و خطرات خفگی آنها میآموزد. این کلاسها را تا زمان زایمان ادامه دهید تا موجب فراموشی کودکان نشود.
در هنگام زایمان اگر شخص دیگری (پدر بزرگ،مادربزرگ،خاله،عمه یا دوست یا پرستار و ....) از فرزند اول شما مراقبت و نگهداری می کند. ضروری است که قبل از آن اطلاعات لازم را به کودک خود بدهید تا او بتواند آمادگی تغییر شرایط را پیدا کند و به او جزییات مهم را بگویید: "وقتی مامان و بابا به بیمارستان بروند، خاله پیش تو خواهد آمد، این اتفاق ممکن است در شب یا حتی در طول روز رخ دهد. بعد من با خواهر یا برادر کوچکترت خواهیم آمد."
بعضی از خانوادهها دوست دارند فرزند اولشان، مادر و نوزاد تازه وارد را در بیمارستان ملاقات کند و حتی با هم عکسهای یادگیری بگیرند. از طرفی این میتواند برای بعضی از کودکان سرگرمکننده و هیجانانگیز و برای بعضی دیگر، دیدن مادر در تخت بیمارستان، تجربهای ترسناک باشد.
اگر کودکتان از شما سوالات بسیاری پرسید، جوابی کامل به او دهید، ولی نیازی به بیان جزییات نیست. اگر او فقط نگاه میکند و سخن نمیگوید، نگران نشوید. او در حال بررسی موقعیت جدید است.
هدیهای را از طرف نوزاد تازه وارد به کودک خود دهید.
به کودک خود کمک کنید تا هدیهای برای برادر یا خواهر کوچکاش آماده یا تهیه کند.
در هفتههای اول پس از زایمان، نگهداری یک کودک با نوزادی تازه وارد واقعا خستهکننده و استرسزا خواهد بود، جدا از غذا دادن، آرام کردن و تعویض پوشک نوزاد، کودکی دیگری نیز وجود دارد که به همان اندازه به توجه شما، حتی گاهی بیشتر از قبل، احتیاج دارد.
ضروری است که روزانه زمانی را به کودک بزرگتان اختصاص دهید. شما میتوانید با کمک همسرتان برای رسیدگی به هر دو کودک برنامهای ترتیب دهید.
از کودک بزرگتان نظر بخواهید. اینگونه او احساس میکند بر مسائل کنترل دارد و از اینکه شما به حرفهای او گوش میدهید، حس بهتری پیدا خواهد کرد.
گاهی کودک بزرگتان بهانهگیری، قهر یا حتی دعوا میکند. در تمام این شرایط شما سعی دارید حال او را تغییر دهید. اگر چه نمیتوانید حال او را بهتر کنید به همدردی خود ادامه دهید. این به این معنی نیست که سیاست رفتاری خود را تغییر دهید، بلکه تنها اطمینان یابید که به اندازه کافی به او توجه میکنید.
ناراحتی کودکان در این دوره طبیعی است. برای والدین نیز طبیعی است که احساسات متفاوت را تجربه کنند.
به دنیا آمدن یک نوزاد میتواند تغییراتی را در یک خانواده ایجاد کند و والدین معمولاً از قبل انرژی زیادی را صرف آمادگی برای این اتفاق میکنند ولی بعد از اینکه نوزاد به دنیا میآید، بیشتر توجهها صرف مراقبت از او میشود که این میتواند برای دیگر کودکان خانواده کمی سخت باشد. حسادت خواهر و برادرها نسبت به نوزاد یک احساس معمول است و آنها اغلب به تغییرات جدید با بدرفتاری و سرپیچی از شما واکنش نشان میدهند، اما والدین میتوانند کودکان خود را در طول بارداری برای این تغییرات آماده کنند. صحبت کردن دربارۀ بارداری به شکلی که بچهها بفهمند، انجام برخی کارها و دادن نقش کوچکی به کودکان برای شروع مراقبت از یک عضو جدید میتواند همه چیز را آسانتر کند.
کودک در دو سال اول زندگی خود یاد میگیرد که خانه جای امن و زیبایی است و نیازهای کودک ورفع آنها توسط والدین مثلاً وقتی گرسنه است به او غذا میدهند، پوشکش را عوض میکنند و وقتی نیاز دارد در آغوشش میگیرند. زمانی در دورۀ نوپایی کودک فرا میرسد که لازم است او معنای صبر را بفهمد. صبر کردن و منتظر ماندن برای کودک به معنای تأخیر در پاسخ به نیازهایش و فهمیدن این موضوع است که اعضای دیگری نیز در خانواده وجود دارند که به اندازۀ او مهم هستند.
وجود یک برادر یا خواهر میتواند به کودک بفهماند که منتظر ماندن و تقسیم کردن چه معنایی دارد و به او درکی از استقلال فردی میدهد. همچنین چگونگی کنار آمدن کودک با خواهر یا برادرش، الگوی کنار آمدن او با دیگران را نیز پایهگذاری خواهد کرد. خانوادۀ شما یک جای کوچک ولی مهم برای شروع یادگیری روابط اجتماعی سالم است و هدایت کودکتان در طول این مرحله، او را برای موانع دیگری آماده میکند که در آینده بیرون از خانه تجربه خواهد کرد. در طول این تجربه لازم است شما این فکر را در ذهن کودک تقویت کنید که هر اتفاقی بیفتد، شما همیشه او را حمایت میکنید و دوستش خواهید داشت.
روشهایی برای آماده کردن کودک بزرگتر برای حضور نوزاد
بهتر است از دوران بارداری در مورد ورود یک برادر یا خواهر جدید با او صحبت کنید، تغییر برای یک کودک ناراحتکننده است، اما شما با توضیح اتفاقی که قرار است بی افتد نگرانی او را کاهش دهید.
• برای کودک کتاب هایی در این ضمینه خوانده شود مانند:
خواهری برای خرگوش کوچولو،نویسنده: روترات سوزانه برنر،ترجمه: مریم اخگری،ناشر: موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان
یک برادر کوچولو برای نینا، نویسنده: کریستین نومان ویلمن،ترجمه: نوشابه امیری
ناشر: مرغابی
من برادر بزرگتر هستم یا من خواهر بزرگتر هستم، نویسنده: نورا گیدوس، ترجمه: عذرا جوزدانی، ناشر: شهر قلم
یه بچهی دیگه؟ چه بامزه، نویسنده: فانی جولی، رز کپدویلا، ترجمه: نسرین گلدار ،ناشر: با فرزندان
دایرهالمعارف کوچک من دربارهی نوزاد ،نویسنده: اگنس واندویل،ترجمه: رویا خوئی، ناشر: محراب قلم
ماجرای احمد و نینی کوچولو،نویسنده: نیره توکلی،ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
• خبر تولد را اعلام کنید:
برای کودکی که کمتر از دو سال و نیم دارد، بهتر است برای اعلام خبر تا سه ماهۀ آخر که شکمتان بزرگ شده است، صبر کنید، زیرا او درکی از گذشت زمان ندارد.
برای کودکان بالای سه سال میتوانید در ماهای اول بارداری تولد نوزتد جدید را به آنها بگویید.
• ارتباط دادن زمان مقرر زایمان با یک جشن یا تعطیلات خاص نیز میتواند کمک کند. میتوانید به او بگویید نوزاد در فصل زمستان یا تابستان (وقتی بیرون خانه هوا سرد یا گرم شود ) به دنیا میآید.
• به سؤالات کودک پاسخهای درست بدهید:
مثال، اگر یک کودک 3 ساله پرسید بچه ها از کجا میآیند، منظور کودک از این سؤال ارتباطی با رابطۀ جنسی ندارد، بلکه فقط میخواهد بداند که نوزاد به معنای لفظی کلمه از کجا میآید. در پاسخ کافی است بگویید نینی از داخل شکم مامان میآید.(انیمیشن لک لک ها Storks را با کودکتان مشاهده کنید. ).اگر کودکی بخواهد بیشتر بداند خودش سؤال میپرسد.
برای کودک کتابهایی مناسب سن او دربارۀ بارداری و زایمان بخوانید. همچنین به دیدن دوستان یا اقوامی بروید که نوزاد دارند و اجازه دهید نوزادان کوچک را بیشتر بشناسد و از نزدیک مشاهده کنند.
• کودک را آماده کنید:
دوران نوزادی کودکتان را با ورق زدن آلبومهایش به او نشان دهید و در طول آن میتوانید توضیحات خلاصهای بدهید و بگویید بچههای کوچولو خیلی شیر میخورند، مامان ها همیشه بچه را بغل میکند، همانطور که من تو را بغل میکردم، تا کودکتان بفهمد باید انتظار چه چیزهایی را داشته باشد. همچنین داستان تولدش را برایش تعریف کنید یا به او یک عروسک بدهید تا بتواند نقش یک پرستار را برایش بازی کند.
کودک جدید را به او معرفی کنید:
کودکتان را با خود به برخی از ملاقاتهای دوران بارداری به مطب پزشک ببرید تا ضربان قلب جنین را بشنود و عکسهای سونوگرافی را به خوبی نگاه و جستوجو کند. وقتی جنین در شکمتان لگد میزند، دست کودک را روی آن بگذارید تا تکانها را حس کند و در این زمان او را بیشتر با کودک جدید آشنا کنید.
• از او در انتخابها کمک بگیرید:
نامهایی را که در ذهنتان دارید اسم ببرید و از او بخواهید که از میان آنها یکی را انتخاب کند و وقتی نوزادتان به دنیا آمد، به همه بگویید که او نام خواهر یا برادر کوچکترش را انتخاب کرده است.
بهتر است او را برای خرید لوازم نوزاد، لباس های نوزادی و ... همراهتان ببرید و بگذارید او در انتخاب به شما کمک کند و برای او هم هدیه کوچکی(اسباب بازی و ...) بخرید تا از ابتدا خودش را از این اتفاق جدید جدا نبیند، بلکه همراه شما بداند.
• او را در کارها شریک کنید:
از او بخواهید در آماده کردن اتاق و وسایل نوزاد کمک کند. مانند ساک لوازم بیمارستان خود را همراه کودکتان جمع کنید و ببندید. کارهای سادهای به او بدهید و هدفتان فقط همراه کردن او باشد و کودکتان از این کار خسته نشود.
• به او مزایای خواهر یا برادر بزرگتر بودن را نشان دهید.
فرزند اولتان را درگیر فعالیت هایی کنید که قادر به انجامشان است این کار می تواند او را از بچه تازه متولد شده مجزا کند، و این پیام را به او برسانید که چون دیگر یک طفل کوچک نیست، می تواند کارهای خاصی را انجام دهد. او را در آغوش بگیرید، برایش کتاب بخوانید عکس هایش را به او نشان دهید، جدول یا معمای ساده را باهم حل کنید و فعالیت هایی دیگری با او انجام دهید که لازمه و متناسب با سن و رشدش هستند، با این روش، شور و شوق او از بزرگ شدنش و انجام کارهایی که وقتی نوزاد بود قادر به انجامشان نبود ادامه پیدا می کند و از توانایی انجام آن برخوردار است.
والدینی که کودکان خود را به علت لجاجت به درمانگاهها میآورند، معمولاً دارای ویژگیهای زیر هستند:
بیشتر فرمان میدهند، فرمانهای منفی، بیشتر میپرسند و بیشتر به کودکان اهانت میکنند. رفتار والدین با رفتار کودک (لج کردن) ارتباط معناداری وجود دارد.
والدین این کودکان به طور معمول با یکدیگر اختلافنظرهای شدید دارند و دائماً در حال مجادله با یکدیگرند. کودک، لجبازی پدر را با مادر و یا مادر را با پدر میبیند، از طریق یادگیری مشاهدهای، لجبازی را از والدین یاد میگیرد. بسیاری مواقع لجبازی کودک توسط اطرافیان تقویت میشود و این رفتار ناخوشایند در کودک شکل میگیرد . کودک یاد می گیرد که با لجبازی و تندخویی میتواند هرچه را که بخواهد به دست آورد. ناکامی نیز میتواند علت لجبازی در کودک باشد و باید تلاش شود که کودک کمتر ناکامی را تجربه کند. همچنین در کودکانی که در رشد عاطفیشان تأخیر وجود دارد و یا مبتلا به ناتوانیهای یادگیریاند، لجبازی، بیشتر مشاهده میشود.
راههای پیشگیری از لجبازی کودکان
در درمان، هدف این نیست که کودکی را تربیت کرده تا آرام چون بره باشد و از همه دستورهای والدین اطاعت بیچون و چرا کند.
والدین باید یادبگیرند که چگونه رفتار لجبازانه کودک را تعدیل و رفتار مناسب را در او تقویت کنند. چون واکنش پدر و مادر در برابر لجبازی و سرکشی کودک نیز در رفتار های او تأثیر گذار است.
ـ دادن پاداش و امتیاز به هنگام ارائه رفتار مناسب، می تواند لجبازی را در کودکان کاهش دهد.
ـ نادیده گرفتن و بیتوجهی اطرافیان به لجبازی کودک این رفتار را در کودک کاهش میدهد.
ـ با بروز رفتار لجبازی میتوان امتیاز و پاداش را حذف و لجبازی کودک را درمان کرد.
ـ با تحسین و ستایش تلقینی میتوان لجاجت کودک را درمان کرد. استفاده والدین و مربیان از واژهها و جملههای مثبت و پاداشهای شفاهی، اثربخشی خوبی در درمان لجاجت کودک دارد.
نکته: هرگز برای از بین بردن لجبازی به کودکان رشوه ندهید.
کنترل حسادت فرزند اول
فرزند اول آسیب پذیرتر است، زیرا والدین تجربه ای ندارند و فرزند اول را با آزمون و خطا تربیت می کنند و والدین به صورت مطلق در اختیار فرزند اول هستند و درواقع فرزند اول مرکز توجه خانواده محسوب می شود. حالا در نظر بگیرید رقیبی برای فرزند اول، یعنی فرزند دوم به دنیا بیاید. فرزند اول که تا دیروز بیشترین توجه شامل حال او بود حالا باید محبت و توجه والدین را با خواهر یا برادر جدیدش تقسیم کند. او که تا به حال چنین تجربه هایی نداشته به حسادت با فرزند دوم می پردازد، اما اگر این حسادت مدیریت و کنترل نشود باعث تولید خشم در فرزند اول خواهد شد.
محبت زیاد و توجه بیش از حد به فرزند اول بعد از به دنیا آمدن نوزاد جدید و برای جلوگیری از حسادت فرزند اول کاملا اشتباه است. گاهی والدین هیچ اطلاعاتی به فرزند اول خود در مورد تولد فرزند دوم و نیازهای او نمی دهند، اما وقتی تولد فرزند دوم نزدیک و فرزند اول متوجه این موضوع می شود و این موضوع باعث ایجاد ضربه روانی در او خواهد شد.
در این صورت والدین با پنهانکاری ورود نوزاد جدید و توجه بیش از حد به فرزند اولشان مرتکب دو خطای بزرگ شده اند.
راهکار درست، دادن اطلاعات به فرزند اول :
باید کودک را از شرایطی که قرار است ایجاد شود، آگاه کنیم.
یعنی والدین قبل از اینکه تصمیم به بارداری بگیرند بهتر است با کودک در این مورد صحبت کنند و به کودک این توضیح داد شود که با تولد خواهر یا برادری که در راه است ممکن است توجه و محبت والدین به اندازه آلان نباشد چون برادر یا خواهر به توجه و کمک والدین و همینطور او به عنوان خواهر یا برادر بزرگتر نیاز دارد.
وقت بیشتری را به فرزند اول اختصاص دهید
میزان توجه به فرزند اول و رفع نیازهای او در اوایل تولد خواهر یا برادرش به شدت زیر ذره بینه و نحوه ی برخورد با فرزند دوم رو توسط او تا سال های بعد تحت الشعاع قرار میده. سعی کنید از آرامش لذت ببرید و حتما در طول روز با کودک بزرگتر خودتون وقت بگذرونید حتی اگه برای 15 دقیقه و با خوندن یک شعر یا داستان باشه و در این مدت نوزاد در آغوش کس دیگه ای(خاله،مادر بزرگ،پرستار،پدر و ...) باشه تا شما با آرامش خاطر به کودک بزرگتر محبت کنید. یادتون باشه که لبخند شما بهترین آرامبخش برای فرزندان تون است. این کار انرژی زیادی از شما نمیگیرد و حتی میتواند جایگزین بغل و بوسه هم بشود.
اعتراض فرزند اول را نادیده نگیرید
زمانیکه اختلاف بین فرزندان بیشتر از 5 سال باشد مشکل های دیگری ایجاد می شود. اگر فرزند دوم وارد مرز فرزند اول شد و فرزند اول اعتراض کرد، والدین باید به خوبی این فضاها را مدیریت و تعامل بین فرزندان را بیشتر کنند و مانع حسادت بین آنها شوند.
فرض کنید فرزند اول در مقطع ابتدایی و فرزند دوم در مقطع پیش دبستانی است. فرزند دوم ممکن است بی اجازه به وسایل فرزند اول دست بزند و باعث آزار او شود که در این شرایط نوع تعامل والدین می تواند این حساسیت ها و بروز حسادت را کاهش دهد. اگر والدین در جواب اعتراض فرزند اول جملاتی مثل «برادر یا خواهرت از تو کوچک تر است و عیبی ندارد که این کار را انجام داده» یا «اسباب بازی است را به برادر یا خواهرت بده چون او کوچک است» و... را به زبان بیاورند باعث بروز حسادت در فرزند اولشان خواهند شد.
این برداشت را در فرزند اول به وجود خواهد آورد که والدینش خواهر یا برادر کوچک تر را بیشتر از او دوست دارند و بین آن دو فرق گذشته اند و فرزند اول حس ناخوشایندی نسبت به خودش پیدا می کند. در این شرایط بین فرزند اول و دوم رقابتی برای جلب نظر والدین به وجود خواهد آمد.
فرزند دوم را از فرزند اول دور نکنید
بسیاری از والدین با تصور اینکه فرزند اول امکان دارد به فرزند دوم آسیب برساند فرزند دوم را از او دور نگه می دارند که این کار اصلاَ درست نیست و باعث بروز حسادت در فرزند اول خواهد شد.
مادر با تولد فرزند دوم باید مسئولیت هایی را به فرزند اول در خصوص نگهداری و مراقبت از فرزند دوم بدهد تا تعامل بین فرزند اول و دوم را بیشتر کند.
نکته: وقتی فرزند دوم به یک سالگی رسید بهتر است از اتاق والدین جدا شود. در 6 ماه اول لازم است کودک کنار والدین بخوابد، در 6 ماهه دوم بهتر است کودک در تختی مجزا ولی در اتاق خواب والدین خود باشد و اما در 6 ماه سوم کودک از اتاق والدین خارج شود و در اتاق فرزند اول بخوابد.
این کار به فضای ارتباطی بین فرزند اول و دوم کمک بخواهد کرد و این حس که فرزند دوم کنار والدینش خوابیده، او به نوعی تنها رها شده به همین دلیل خود را تنها حس می کند و حس حسادت در او ایجاد می شود.
قبل از بروز چنین حس هایی لازم است در مورد چنین شرایطی برای فرزند اول توضیح دهیم در چند ماه اول برحسب نیازهای فرزند دوم لازم است او کنار والدین بخوابد.
برای از بین رفتن مشکلات:
۱. احساس کـودک را درک کنید: اگر میگوید نوزاد را دوست ندارم، به او نگویید این احساس بد است. بلکه اجازه ابراز این احساس را بدهید و مجادله نکنید؛ حتی گاهی با احساس او همراه شوید و نامطلوب بودن حضور یک فرزند تازه در جمع خانوادگی را تصدیق کنید.
۲. آرامــش کــودک را تحسیـن کنید: اگر کودک بیش از ۳۰ دقیقه آرام مانده است، به کنارش بروید و با او باشید. برای تشویق او برنامه ریزی کنید.
۳. در رفتارهایتان باثبات باشید: عقیده خود را نسبت به وجود انضباط در کودک مشخص کنید. هنگام مشاهده رفتار نامناسب، واکنش سریع نشان دهید. با کودک بحث نکنید و غر نزنید بلکه عمل کنید. او باید بداند که چه رفتاری از نظر والدینش مطلوب و مورد انتظار است. پدر و مادر باید در رفتار تربیتی با کودک هماهنگ باشند.
۴. بعضی از رفتـارهای نامناسب کـودک را نادیده بگیرید:بعضی از رفتارها مانند کودکانه صحبت کردن را نادیده بگیرید. هنگام انجام رفتارهای بچگانه با کودک صحبت نکنید و به او نگاه نکنید. در این زمان از اتاق خارج شوید یا به کار خود بپردازید. رفتار مطلوب کودک را تشویق کنید.
۵. در بــرابـر بد رفتاریهای جدی کودک واکنش سـریع نشان دهید: رفتارهایی مانند صدمه زدن به نوزاد باید سریع پاسخ داده شود. کودک بایستی بفهمد که آسیب رساندن به نوزاد پذیرفتنی نیست و با انضباط خاصی با او برخورد خواهد شد.
۶. برنامهای ترتیب دهید که فرزند اولتان اوقات زیادی را با پدرش تنها باشد.
۷. کودک را درگیر مسئولیتهای مربوط به فرزند جدید کنید و او را دراین کار همراهی و تشویق نمایید.
۸. کتابهای مربوط به اطفال شیرخواره و کوچک را برای فرزندتان بخوانید.
۹. بگذارید که فـرزند اولتان یک بچه باقی بماند و دوران خوش و خاطره انگیــز خردسالی اش حفظ شود.
۱۰. خودتان را آماده مواجهه با بداخلاقی ها، عصبانیت ها، تندخویی ها، بی حوصلگیها و ترشروییهای او کنید.
۱۱. به او مزایای خواهر یا برادر بزرگتر بودن را نشان دهید.
فروشگاه اینترنتی اسباب بازی ، کلیه حقوق این سایت متعلق به بازی دان می باشد و کپی برداری از تصاویر و مطالب آن پیگرد قانونی دارد. «تمامی کالاها و خدمات این فروشگاه، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه میباشند و فعالیتهای این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.»